محمد رضا لطفعلی پور؛ عماد کاظم زاده
چکیده
نظر به اهمیت مسائل زیستمحیطی، کشورها نهتنها تلاش میکنند به اهداف اقتصادی برسند بلکه میکوشند آسیبهای زیستمحیطی ناشی از رشد اقتصادی را نیز به حداقل برسانند. لزوم تحقق این امر بدون اطلاع از رابطه فعالیتهای اقتصادی با آلودگی محیطزیستی میسر نیست. لذا در پژوهش حاضر رابطه بین انتشار گاز کربنیک، تولید ناخالص داخلی و شدت ...
بیشتر
نظر به اهمیت مسائل زیستمحیطی، کشورها نهتنها تلاش میکنند به اهداف اقتصادی برسند بلکه میکوشند آسیبهای زیستمحیطی ناشی از رشد اقتصادی را نیز به حداقل برسانند. لزوم تحقق این امر بدون اطلاع از رابطه فعالیتهای اقتصادی با آلودگی محیطزیستی میسر نیست. لذا در پژوهش حاضر رابطه بین انتشار گاز کربنیک، تولید ناخالص داخلی و شدت آلودگی برای 9 کشور در سه سطح متفاوت توسعه با استفاده از مدل 3GR در دوره زمانی 2000 تا 2016 بررسی شد. نتایج نشان داد که بین نرخ انتشار گاز کربنیک و رشد اقتصادی رابطه خطی مستقیم ولی بین نرخ رشد شدت آلودگی و رشد اقتصادی رابطه معکوس در مدل وجود دارد. همچنین طبق نتایج، کشورهای کمتر توسعهیافته از نظر ارزش معادل نرخ رشد اقتصادی در جایگاه بالاتری نسبت به سایر کشورها قرار دارند و کشورهای توسعه یافته در پایینترین جایگاه میباشند. نتایج عوامل مؤثر بر انتشار گاز کربنیک نشان داد که رشد اقتصادی (ED) عامل مؤثر در گسترش آلودگی در کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعهیافته است؛ درحالیکه شدت آلودگی عامل اصلی گسترش آلودگی در کشورهای توسعهیافته است. اثرات رشد اقتصادی و شدت آلودگی به عنوان عوامل مؤثر بر تغییرات انتشار گاز کربنیک (PE)، در کشورهای توسعه یافته تقریباً به یک اندازه است اما مقادیر آنها در کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعه یافته تفاوت قابلتوجهی دارند.
عطیه شارکیان؛ دکتر محمدرضا لطفعلی پور
چکیده
یکی از مسائل پیش روی جوامع جهانی در دهه های اخیر، مباحث مربوط به محیط زیست و عوامل تخریب آن است. آلودگی هایی که به تغییرات شدید آب و هوایی و گرم شدن کرۀ زمین منجر شده، نگرانی های زیادی را در سطح منطقه ای و جهانی ایجاد کرده است. از سوی دیگر با وجود محدودیت منابع و ضرورت توسعه در کشورهای کمتر توسعه یافته، توجه به مبحث کارایی به عنوان یک راه ...
بیشتر
یکی از مسائل پیش روی جوامع جهانی در دهه های اخیر، مباحث مربوط به محیط زیست و عوامل تخریب آن است. آلودگی هایی که به تغییرات شدید آب و هوایی و گرم شدن کرۀ زمین منجر شده، نگرانی های زیادی را در سطح منطقه ای و جهانی ایجاد کرده است. از سوی دیگر با وجود محدودیت منابع و ضرورت توسعه در کشورهای کمتر توسعه یافته، توجه به مبحث کارایی به عنوان یک راه حل در حوزۀ بحران های زیست محیطی، اهمیت خود را نمایان میسازد. نظر به اهمیت مسائل زیست محیطی در کنار مباحث مربوط به رشد و توسعۀ اقتصادی، در تحقیق حاضر سعی شده است از بُعد کارایی انرژی، به این مهم پرداخته شود. به این منظور در این پژوهش، اثر متغیرهای شدت انرژی (به عنوان یکی از شاخص های رایج کارایی انرژی)، جمعیت، ثروت (درآمد سرانه) و مصرف انرژی بر انتشار دی-اکسیدکربن (به عنوان شاخص کیفیت محیط زیست) به روش داده های تابلویی طی دوره 1996-2010 مورد بررسی قرار گرفت. آزمون های مربوط به اثرات فرد و زمان و نیز آزمون هاسمن وجود یک الگوی اثرات تصادفی یک جانبه را برای انتشار دی اکسیدکربن در کشورهای مورد بررسی تأیید کرد. نتایج تحقیق نشان می دهد جمعیت، ثروت، مصرف انرژی و شدت انرژی، همگی اثری مثبت و معنی دار بر انتشار دی اکسیدکربن دارند. هم چنین ضریب بالای متغیر اصلی مورد بررسی (شدت انرژی) میزان اهمیت توجه به کارایی انرژی در حوزۀ محیط زیست را تأیید می کند.